هرچه به دستان امام حسین(ع) بسپاریم -

شما اینجا هستید   |

    محرم : هرچه به دستان امام حسین(ع) بسپاریم

 

 

هرچه به دستان امام حسین(ع) بسپاریم، رنگ عرش می‌گیرد​
«ما ندانیم چه سری است که در خانه اوست» ​

 

4.jpg

نویسنده کتاب «ما بعدالحسین» معتقد است، ساده‌ترین کارها با امام حسین(ع)، شور تازه‌ای به خود می‌گیرد. این دم مسیحایی بر هرچه بگذرد و در هر سرزمین پا بگذارد، زنده می‌کند و کربلا می‌آفریند. ​

موضوع کربلا و قیام اباعبدالله الحسین(ع) همواره یکی از دغدغه‌های پژوهشگران و محققان در عرصه تاریخ اسلام بوده است. چرایی وقوع کربلا و تأثیری که این قیام بر جامعه اسلامی گذاشت، از جمله موضوعاتی است که در منابع مختلف مورد بررسی قرار گرفته است؛ موضوعاتی که پاسخ به هر کدام از این پرسش‌ها می‌تواند راهگشای انتخاب هر یک از ما در بزنگاه‌های تاریخی باشد؛ چرا که گفته‌اند هر روز عاشورا و هر زمینی کربلاست.
سید علی‌اصغر علوی، از جمله پژوهشگران در این زمینه است که تاکنون آثار متعددی از او درباره کربلا و امام حسین(ع) منتشر شده است. علوی تلاش دارد تا در آثارش سه محور حماسه و شور حسینی، مظاهر عرفانی کربلا و مباحث معرفت‌افزایی را در این زمینه مورد بررسی قرار دهد. از او تاکنون آثار مختلفی در این‌باره منتشر شده است. او یکی از توفقیات زندگی خود را این می‌داند که زیر خیمه حضرت سیدالشهدا(ع) نفس کشیده است.
علوی اخیراً دو اثر دیگر در همین رابطه برای انتشار به نشر معارف سپرده که قرار است در آینده نزدیک منتشر شود. او در گفت‌وگویی با اشاره به این دو اثر، به اهمیت پرداختن به واقعه عاشورا اشاره کرده و گفته است: ساده‌ترین کارها با امام حسین(ع)، شور تازه‌ای به خود می‌گیرد. این دم مسیحایی بر هرچه بگذرد و در هر سرزمین پا بگذارد زنده می‌کند و کربلا می‌آفریند.
مشروح گفت‌وگو با این نویسنده به این قرار است:
*آقای علوی شما تاکنون آثار مختلفی درباره کربلا نوشته‌اید. گویا قرار هست دو اثر جدید دیگر نیز از شما در این ایام منتشر شود. درباره این دو کتاب که قرار است از سوی نشر معارف منتشر شود، توضیح دهید.
«پرواز با بال مگس» و «ما بعد الحسین» عنوان دو اثری است که منتشر خواهد شد.«پرواز با بال مگس» تأمل و درنگی «فقه الحدیثانه» است در ماجرای اشکی به اندازه بال مگس که ناظر است به روایتی از وجود نازنین امام صادق علیه‌السلام است که در ضمن حدیثی طولانى فرمودند: «کسى که یادى از حضرت حسین‌بن‌على علیه السلام نزدش بشود و از چشمش به مقدار بال‏ مگس‏ اشک خارج شود، اجر او بر خدا است و حق تعالى به کمتر از بهشت براى او راضى نیست.»
محور این اثر بررسی روایات درباره ارزش اشک ریختن بر مصائب سیدالشهدا(ع) و اسرار آن است. در این اثر به سه پرسش اساسی پرداخته شده است: چرا تعبیر «مگس» استفاده شده؟ چرا روی «بال» مگس تأکید شده؟ و چرا «اشکی» به اندازه بال مگس محل بحث قرار گرفته است؟
کارهای قبلی دیگری هم مانند «چای روضه‌دم»، «گنبد مستجاب»، «حتی اسبشان نیز» یا «ضریح قدیمی» با همین زوایای جدید سعی در بیان معارف عاشورایی در قالب‌های جدید و کاربردی داشته است. کربلا لبریز از حرف‌های شنیدنی است. شناخت «اصحاب»ش به جای خود، شناخت «دشمنان»ش هم به کنار، اینجا «مَرکَب»ها هم مالامال از حرف‌ است! اصلاً تحقیق‌ها به محض اینکه با این آستان ارتباط می‌گیرند، دلربا و خواستنی می‌شوند و این ویژگی این سرزمین است: «ما ندانیم چه سرّی است که در خانه اوست.»
از همین جا وارد کتاب بعدی یعنی «مابعدالحسین» بشویم. مسئله این کتاب این است که «اگر امام حسین(ع) وارد معادلات زندگی بشوند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟» اگر ظرفیت کربلا و معارف بلند آن را درک کنیم با آن می‌توان کارهای بزرگی کرد. مجهز بودن به سلاح عاشورا رمز ابرقدرت شدن است. این دو کتاب را به دلیل ارتباط خوب نشر معارف با دانشجویان و فرهیختگان، برای چاپ به این ناشر سپردم و امیدوارم به زودی منتشر شود.

ساده‌ترین کارها با امام حسین(ع)، شور تازه‌ای به خود می‌گیرد. این دم مسیحایی بر هرچه بگذرد و در هر سرزمین پا بگذارد زنده می‌کند و کربلا می‌آفریند. کارهای عادی هم با امام حسین(ع) رنگ و بو و طعم دیگری می‌گیرد، از قیمه و از سفره و چای معطرش سؤال کنید! ساده‌ترین کارها با امام حسین(ع) وارد دنیای تازه‌ای می‌شود که وصف ناشدنی است.
هرچه به دستان مبارک امام حسین(ع) بسپاری، عرشی می‌شود. کار امام حسین(ع) عرشی کردن هر چیزی است که به محضرشان مشرف شود؛ نه فقط زائرانشان را که اصلاً هر چیزی را از فرش تا عرش می‌برند. عاشورا بهانه اوج گرفتن است. اگر امام حسین علیه‌السلام وارد معادلات زندگی بشود و در نسبت معادلات زندگی ما قرار بگیرد، دنیای تازه‌ای را تجربه خواهیم کرد. امام حسین علیه‌السلام در معادلات خودش اتفاقات بزرگی را رقم خواهد زد. اینجا سخن آن است که با امام حسین یا بی امام حسین؟! و چه موقعیتی شورانگیزی است بین «حسین» و «منهای حسین»!
*تاکنون آثار متعددی از شما درباره واقعه عاشورا و قیام امام حسین(ع)، زمانه و جامعه مسلمانان در آن دوران و تأثیر عاشورا بر حیات جامعه اسلامی منتشر شده است. این اهتمام بر چه اساسی شکل گرفته است؟
شروع این حرکت از سال ۷۶ آغاز شد؛ ولی این حرکت از سال‌های ۸۴-۸۵ شتاب بیشتری گرفت. تاکنون به توفیق الهی بیش از ۴۰ اثر با محوریت معارف عاشورایی کار شده است؛ کتاب‌هایی مانند «خادم ارباب کیست؟»، «ضریح قدیمی»، «توجیه المسائل کربلا»، «دعوا سر اولویت است»، «چای روضه‌دم»، «مبانی مدیریت عاشورایی»، «من لا یحضره المدیر»، «روضه اصحاب چیست؟»، «آبروی علم»، «توضیح الرسائل کربلا»، «شمریت و حریت»، «راز عطش ساقی» و… .
برای رسیدن به قله رفیع «تمدن نوین اسلامی» آموزه‌های عاشورا و درس‌های کربلا منبعی سرشارند و اگر دستگاه فکری جامعه، مبتنی بر نظام فکری عاشورایی امام حسین(ع) و اصحابشان ساخته شود، نوید عصر ظهور است. با این توقع، کربلا باید برای همه چیز حرف داشته باشد؛ همچنان که دارد؛ با این معادله، کربلا و عاشورا یک سرزمین و یا یک روز نیست، بلکه وسعت جغرافیا و تاریخ انسانیت را در بر می‌گیرد و اصلاً نوع نگاه به این واقعه را هم باید این‌گونه تعریف کرد تا کربلا کربلا باشد. مجموعه آثار عاشورایی «زیر خیمه حسین(ع)» در پی کشف همین حقیقت است؛ زیرا در کربلا همه چیز می‌توان یافت، عاشورا برای هر پرسشی پاسخی درخور دارد. اینجا همه چیز سرشار گفتن است اگر به زبان آید، که آن زبان هست اما فرصتی باید پیدا کند تا رازهایش را بازگو کند.
* معمولاً هدف پژوهشگر از بررسی یک واقعه تاریخی، گره‌گشایی از آن واقعه و بررسی ابعاد تازه‌ای از آن است. فکر می‌کنید درباره واقعه عاشورا و قیام امام حسین(ع) چه گره‌هایی در ذهن جامعه امروز دیده می‌شود که شما با در نظر گرفتن این موارد، سعی کردید در کتاب جدید به آن بپردازید؟
اگر امام حسین(ع) چراغ هدایت و کشتی نجات هستند، در گرداب‌ حوادث باید به ایشان پناه آورد و درمان دردها را از کربلای ایشان گرفت. باید پرسید کدام گره کور است که با کربلا باز نشود؟! کربلا معدن سرشاری است از آموزه‌های انسان‌ساز.
در بیشتر آثار، مسائل تربیتی و مدیریتی بر آستان عاشورا وارد شده و از محضر عاشورا و امام عاشورا پاسخ داده می‌شود. جان‌مایه اصلی این آثار در محور امام حسین(ع) و اصحابشان دیده و در مدار کربلا تعریف می‌شود.
*اشاره کردید که «اگر امام حسین(ع) وارد معادلات زندگی بشوند، چه اتفاقی خواهد افتاد؟»؛ منظور شما از طرح این پرسش چیست؟
در مباحث انسان‌شناسی روی دو محور وجود انسان تأکید می‌شود: یکی وادی عقل و دیگری وادی قلب. برای اینکه یک عمل به صورت عمیق صورت گیرد باید هر دو بُعد وجود انسان را درگیر کند. چنانچه در فصلی از این کتاب، با عنوان «درس اخلاق با امام حسین(ع)» اشاره شده مستدل‌ترین دلیل عالم وقتی است که دل، چیزی را بخواهد. «دلم خواست» متقن‌ترین دلیل عالم است برای خیلی‌ها! برای بسیاری از کارها دعوا سر عقل نیست، بحث سرِ دل است. اگر عقل سرشار باشد اما قلب با آن همراه نشده باشد در این دعوا، پیروز میدان قلب است؛ لذا خیلی از مشکل‌های ما در همین جمله خلاصه می‌شود: «دلم خواست» یعنی قلبم پذیرفته است، هرچند عقلم رد می‌کند و در دعوای قلب و عقل، همیشه قلب پیروز است. «دلم می‏‌خواهد» هر جا که وارد شود، بلافاصله در کم‏تر از کسری از ثانیه به شما ضمانت اجرا می‏‌دهد! از این فرمول باید نهایت استفاده را کرد: «عقل + قلب = ضمانت اجرا». اگر حرف، حرف دل است و حرف آخر را او میزند، باید کاری کرد تا دل چیزهای خوب را بخواهد! حال سؤال همین جاست: مگر می‌شود؟!

تنها جایی که می‌توان به طور قاطع پاسخ مثبت داد در کربلا است. دل شما کجا سرشار از دلایل قلبی می‎شود؟ زیباترین جا، مجلس سیدالشهدا(ع) است. جایی که اشک سرازیر می‌شود. برای همین درس اخلاقی خوب است که از صفات بد شمر و از نفرت‌ها بگویند و بعد از محبت سیدالشهدا(ع) گفته شود. با دلایل عقلی فقط عقل سرشار می‌شود و شاید به عمل برسد، اما وقتی دلت آتش بگیرد و با کسی همراه شود نگاه می‌کنید تا او چه دوست دارد. شما وقتی شمر را در روضه قتلگاه دیدید، آن وقت باید برایتان از حسادت، عبدالبطن بودن و دیگر صفات بد او نیز بگویند تا بر شما تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد. این مطلب قبلاً در کتاب «شمریت و حریت» با تفصیل بیشتری توضیح داده شده است.
باید کاری کنیم که دلمان امام حسین(ع) را بخواهد؛ که می‏‌خواهد. همه دل‏شان امام حسین(ع) را می‏خواهد. چون همه فطرت‌ها امام حسین(ع) را می‌خواهد، اما در این میان فقط باید دلت را به امام حسین‌(ع) برسانی. وقتی دل به امام حسین(ع) رسید،در مواجه با کار ناپسند می‏‌گوییم: «امام حسین(ع) از این کار خوشش نمی‏‌آید» یا در مواجه با اعمال نیک «امام حسین (ع) از این کار خوشش می‏‌آید». تمام!
*در «ما بعدالحسین» بیشتر چه مواردی تبیین شده و تمرکز شما بیشتر بر چه جنبه‌ای از حیات حضرت سیدالشهدا(ع) معطوف بوده است؟
از آب خوردن، آشپزی، انجام کارهای روزمره و … با یاد امام حسین(ع) تا مواردی مانند علم و تمدن با ذکر ایشان. مدیریت، تشکیلات، علم و تمدن، همه این‌ها اگر با امام حسین علیه‌السلام باشد، چه می‌شود و اگر نباشد چه خواهد شد؟! اگر یک تشکیلات یا یک مجموعه تربیتی فرهنگی با امام حسین علیه‌السلام باشد چه غوغایی می‌کند، بی امام هم باشد هیچ تأثیری نخواهد داشت. مشاهده شده مجموعه‌های مختلفی که زلف‌شان با کربلای امام حسین علیه‌السلام گره خورده و سال‌های سال هنوز هستند و دارند کار می‌کنند، این یک ریشه‌ای دارد که یک آبشخورش منطق، یک آبشخورش عاطفه و احساس و یک آبشخور دیگرش حماسه است؛ این سه با هم که همراه می‌شود یک معجونی درست می‌کند که همه را با خود همراه می سازد.
این تربیتی است که به ما یاد داده و بر آن اصرار داشته‌اند. تربیتی که همه وجود را با آن همراه می‌کند و انسان‌ها را عمیقاً تربیت می‌کند. این مسئله در این اثر اثبات می‌شود که با امام حسین(ع) به همه جا می‌توان رسید.

دسته بندی : محرم , مناسبت ها
به اشتراک بگذارید : | | |